پارادایم واقع گرایی انتقادی در فراسوی اثبات گرایی و هرمنوتیک: به سوی روش شناسی میان رشته ای

Authors

محمدعلی توانا

abstract

بحث از روش شناخت پدیده ­های طبیعی، انسانی و اجتماعی همواره یکی از مجادله برانگیز ترین مباحث در میان دانشمندان علوم مختلفبوده است. پارادایم های روش شناسانه متفاوت هرکدام براساس مبانی هستی شناسی و معرفت شناسی متفاوت بدین مسأله پرداخته اند. پارادایم اثبات گرایی (پوزیتیویستم)، به جهان یگانه مستقل از ذهن باور دارد، در نتیجه علم را واحد می داند، بر همین اساس روش های علوم طبیعی را بر علوم انسانی و اجتماعی تحمیل می نماید. در مقابل پارادایم معناکاوی (هرمنوتیک) جهان انسانی را از جهان طبیعی متفاوت می داند، از این رو روش علوم انسانی (تأویل) و علوم طبیعی (تبیین) را از هم متمایز می سازد اما از نیمه دوم قرن بیستم پارادایم دیگری با عنوان «واقع گرایی انتقادی» شکل گرفته است که بیشتر با تحقیقات روی باسکار پیوند خورده است. این پارادایم تلاش دارد با فرا رفتن از دوگانه ­انگاری روشی و بهره­ گیری از هستی ­شناسی پوزیتیویستی و شناخت ­شناسی هرمنوتیکی به رویکردی میان رشته­ ای در باب شناخت دست یابد. بر این اساس، مقاله حاضر این پرسش ها را طرح می نماید که آیا واقع گرایی انتقادی را می توان به مثابه روش شناسی میان رشته ای تلقی نمود؟ آیا این پارادایم می تواند دانش میان رشته ای تولید کند؟ در نگاه نخست پاسخ این مقاله بدین پرسش مثبت است. از این رو، مقاله حاضر با بهره از روش اصل موضوعی تلاش می کند تا قابلیت مفروضات و گزاره های واقع گرایی انتقادی به عنوان روشی میان رشته ای - به ویژه در حوزه علوم انسانی و اجتماعی - را نشان دهد. مهم ترین استدلال نوشتار حاضر این است؛ مبانی هستی شناسی و معرفت شناسی چندلایه در پارادایم واقع گرایی انتقادی، نهایتاً به روش شناسی چندلایه ختم می گردد که سنگ بنای تولید دانش میان رشته ای می باشد. مهم ترین یافته مقاله حاضر بدین قرار است: گزاره های پارادایم روشی واقع گرایی انتقادی نه تنها زمینه دانش میان رشته ای را فراهم می آورد بلکه به همان قوت گزاره های پارادایم های روشی اثبات گرایی و هرمنوتیک است؛ بدین معنا که این گزاره ها دارای سازگاری، استقلال و تمامیت هستند.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

پارادایم واقع‌گرایی انتقادی در فراسوی اثبات‌گرایی و هرمنوتیک: به سوی روش‌شناسی میان‌رشته‌ای

بحث از روش شناخت پدیده‌­های طبیعی، انسانی و اجتماعی همواره یکی از مجادله‌برانگیز‌ترین مباحث در میان دانشمندان علوم مختلفبوده است. پارادایم‌های روش‌شناسانه متفاوت هرکدام براساس مبانی هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی متفاوت بدین مسأله پرداخته‌اند. پارادایم اثبات‌گرایی (پوزیتیویستم)، به جهان یگانه مستقل از ذهن باور دارد، در نتیجه علم را واحد می‌داند، بر همین اساس روش‌های علوم طبیعی را بر علوم انسانی و اجت...

full text

واقع گرایی انتقادی، برون رفت از دوگانه پوزیتیویسم و هرمنوتیک

چکیده حوزه علوم انسانی، بر خلاف علوم طبیعی که کمتر شاهد مناقشات روشی بوده است، عرصه کشمکش دیدگاه‌های متعدد و متعارض است. رویارویی پوزیتیویسم و هرمنوتیک (به عنوان دو مکتب اصلی فلسفه علوم اجتماعی)، در پاسخ به این سوال که «تا چه حد می توان جامعه را با همان روش های علوم طبیعی مطالعه کرد؟»، وجه غالب این منازعه را تشکیل می دهد؛ پوزیتیویسم قائل به وحدت روش شناختی و کاربست روش تجربی در مطالعات علوم ان...

full text

کثرت گرایی هیک: نزاع میان واقع گرایی و ضدواقع گرایی

بنابر کثرت گرایی، حقیقت غایی یگانه، به صورتهای متفاوت در تمامی سنتهای دینی بزرگ، تجربه و درکمی شود. در این مقاله از میان سه نوع کثرت گرایی، کثرت گرایی هیک نقد و بررسی می شود.کثرت گرایی او بطور کلی بر دو اصل استوار است 1- الگوی معرفت شناختی کانت 2- انسجام گرایی درصدق.براساس الگوی کانتی، ماهیت حق فی نفسه فراتر از حدود مفاهیم بشری است این حق به تعبیر ادیان غربیاست که به صورت « حق نومنی » و به تعبی...

full text

ارزیابی کتاب روش شناسی نظریه های جدید در سیاست (اثبات گرایی و فرا اثبات گرایی)

تنوع مطالعات روش شناختی در عرصه سیاست، پیدایش فرا اثبات گرایی در عصر جدید و تعارضاتی که با اثبات گرایی دارد، اهمیت نقد این اثر را روشن می سازد. در کنار آن ضرورت نقد کتابی که به عنوان منبع درسی دانشجویان علوم سیاسی در سه مقطع تحصیلی دانشگاهی مورد استفاده قرار می گیرد آشکار است. مقاله حاضر کوششی است تا با نقد یکی از مهم ترین تالیفات آموزشی در حوزه روش شناسی علم سیاست و بیان نقاط قوت و ضعف آن، زمی...

full text

واقع گرایی انتقادی، برون رفت از دوگانه پوزیتیویسم و هرمنوتیک

چکیده حوزه علوم انسانی، بر خلاف علوم طبیعی که کمتر شاهد مناقشات روشی بوده است، عرصه کشمکش دیدگاه های متعدد و متعارض است. رویارویی پوزیتیویسم و هرمنوتیک (به عنوان دو مکتب اصلی فلسفه علوم اجتماعی)، در پاسخ به این سوال که «تا چه حد می توان جامعه را با همان روش های علوم طبیعی مطالعه کرد؟»، وجه غالب این منازعه را تشکیل می دهد؛ پوزیتیویسم قائل به وحدت روش شناختی و کاربست روش تجربی در مطالعات علوم انس...

full text

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
مطالعات میان رشته ای در علوم انسانی

Publisher: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم تحقیقات و فناوری

ISSN 2008-4611

volume 7

issue 25 2015

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023